شعر گروپ گروپ از افسانه شعبان نژاد
شعر گرپ گرپ
دیشب که توفان اومد
پنجره رو به هم زد
باز روی بام خونه
گُرپ گُرپ قدم زد
میون خونه پیچید
صدای خنده هایش
توی اتاق نشستم
ترسیدم از صدایش
صبح همه جای خونه
حسابی ریخت و پاش بود
توفان نبود و امّا
هر جایی، جای پاش بود
5673
آرشیو مطالب شعر و سرود
مطالب شعر و سرود
آخرینهای همه بخشها
شعر کودکانه آقای راننده
شعر در مورد پدر از مصطفی رحمان دوست
شعر زیبای حرف آسیاب از سروده های
شعر دختر دارم انار و به نوشته ثمینه
شعر زیبای باد و پیراهن من از افسانه
شعر کودکانه درمورد صبح و سحرخیزی
آکسولوتل ماهی عجیب آکواریومی که می
داستان کودکانه مداد رنگی ها
مدل لباس کودکانه پسرانه مناسب برای
داستان کودکانه ضرب المثل یک کلاغ چهل
سرهمی جین پرکاربردترین لباس پسرانه
شعر کودکانه آقای راننده
مطالب مرتبط
شعر و سرود
شعر زیبای باد و پیراهن من از افسانه
شعر و سرود
شعر کودکانه خدای خوب
شعر و سرود
چند تا شعر قشنگ درباره سلام کردن